پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره
عروسی  بابا و مامانعروسی بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره
مامان سحر مامان سحر ، تا این لحظه: 37 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره
بابا آرشبابا آرش، تا این لحظه: 38 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره
عقد بابا و مامانعقد بابا و مامان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره
ساخت وب سایت پرهامساخت وب سایت پرهام، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

پرهام دنیای سحر و آرش

پرهام دنیای منی

گردش باغ پرندگان هفت چنار

سلام مامانی دو سه روز پیش خاله منصوره جون و عمو محمود بردنت باغ پرندگان هفت چنار که خیلی بهت خوش گذشته بود . شرمنده من نتونستم بیام چون سرکار بودم عشق مامان ...
24 شهريور 1395

تفریح به فیروزکوه

سلام مامانی دیروز جمعه 19 شهریور باباباجون یهویی تصمیم گرفتیم بریم تفریح اونم کجا ؟؟رودخانه فیروزکوه خیلی بهت خوش گذشت همش میگفتی بریم جنگل کباب درست کنیم ولی چون بساطمون جور نبود رفتیم جیگکری جیگر خوردیم و بعد رفتیم رودخانه نمرود فیروزکوه .   ...
20 شهريور 1395

41 ماهگیت مبارک گلم

سلام مامانی 41 ماهگیت مبارک عزیز مامان ان شاله همیشه شاد و سالم باشی عشق مامان پرهام جون من هرچقد بزرگ تر میشی شیرینتر و جیگرتر می شی وقتی صورتتو میچسبونی به صورتم میگی مامانی خیلی دوست دارم منم از ته قلبم دوست دارم عشق مامان . خیلی شیرین زبون شدی حرفا گنده گنده میزنی .دیشب با بابایی بحثت شد بابایی مهربونتم دلش نیومد دعوات کنه همش طرفت بود تو می گفتی بابای بندازیم تو سل آشغالی بابام فقط میخندید چیزی نمیگفت خیلی باحال میگفتی . هر وقت از جلوی مهد رد میشی میگی من مهد دوست ندارم مهد خوب نیست .یه سری با رادمهر خوب باشی میگی خونه خاله رو دوست ندارم و روزی که با هاش خوبی میگی من خونه خاله رو دوست دارم که وقتی میارمت خونه میگی بریم خونه راد...
3 شهريور 1395
1